پیوند عمیقی که با افراد خاصی در زندگی خودمون برقرار میکنیم و در مواقع استرس و ناامنی، از نزدیکی در کنار اونها احساس آرامش میکنیم. اگر چه تغدیه، موقعیت مهمی برای برقراری رابطه نزدیک هست، اما دلبستگی به ارضای گرسنگی بستگی نداره. در ادامه به نظریههایی در رابطه با این موضوع میپردازیم و سبکهای مختلف رو بیان میکنیم.
مراحل
به عقیده بالبی، دلبستگی، طی چهار مرحله شکل میگیره که این مراحل عبارت اند از:
1-پیش دلبستگی
این مرحله مربوط به تولد تا 6هفتگی نوزاد هست. در این مرحله نوزاد سعی میکنه که با علائمی مثل چنگ زدن، لبخند زدن و گریه کردن با دیگران و محیط اجتماع خودش، ارتباط برقرار بکنه. اما در این مرحله فرد هنوز دلبسته نشده و مفهوم دلبستگی برای اون شکل نگرفته. چراکه اهمیت نمیده که کسی که در کنارش هست، مادره یا یک فرد غریبهی دیگه.
2- در حال تشکیل
افراد این مرحله را در سنین 6هفتگی تا 6ماهگی تجربه می کنن. کم کم یاد میگیرن که رفتار متفاوتی با مادر و دیگران داشته باشن. برای مادر بیشتر میخندن و اگر گریه بکنن، آغوش مادر آرومشون میکنه و کم کم از اینکه متوجه میشن کسی خواستههای انها رو براورده میکنه، خوشحال میشن و احساس اعتماد به محیط کم کم در اونها شکل میگیره.
3-دلبستگی واضح
مرحلهی 6ماهگی تا دو سالگی، مرحلهای هست که بچهها اضطراب جدایی رو تجربه میکنن. اونها به وضوح از رفتن پدر مادر ناراحت شده و گریه میکنن. پدر و مادر به سختی میتونن ترکشون کنن. آنها در این سن، از مراقبتکنندهی آشنا، به عنوان محل امن استفاده میکنن.
4-رابطه متقابل
این مرحله، دو سالگی به بعد کودک رو شامل میشه. در این سن به علت اینکه مهارتهای ارتباطی بیشتری رو کودک یاد گرفته، بنابراین راحتتر میتونه از رفتن پدر و مادر و علتش آگاه بشه و نبودن پدر و مادر، کودک رو خیلی آشفته نمیکنه.
سبک دلبستگی
کودکان با توجه به میزان امنیتی که تونستهاند از مراقبتکنندههای خودشون دریافت بکنن، سبکهای دلبستگی مختلفی رو در خودشون نهادینه میکنن:
دلبستگی ایمن
در این سبک دلبستگی، کودکان به دلیل احساس امنیت سالم و به موقعی که از افراد نزدیک خود دریافت کرده، از آنها به عنوان تکیهگاه امن استفاده میکنن. ممکنه هنگام رفتن پدر و یا مادرش، گریه هم بکنه ولی گریه به این دلیله که پدر و مادر رو به افراد غریبه ترجیح میده. اما وقتی والد برمیگرده، خیلی زود آروم میشه. 60درصد نوباوگان آمریکای شمالی، این حالت دلبستگی ایمن رو تجربه میکنن.
دلتنگی دوری جو
این بچهها نسبت به والدین وقتی که در کنارشون هستن، بی اعتنا هستن و وقتی که آنها رو ترک میکنن هم عکس العملی از خودشون نشون نمیدن. انگار برای اونها فرقی نمیکنه که در کنار فرد غریبه باشن یا والدین خودشون. وقتی پدر و مادر برمیگردن نیز خیلی استقبالی از آن ها نمیکنن. به دلیل عدم توجه کافی توسط والدین در سالهای ابتدایی زندگی، این سبک دلبستگی در اونها نهادینه میشه.
دلبستگی مقاوم
این بچهها وقتی پدر و مادر هستن کاملا به اونها میچسبن و به جای دیگری توجه نمیکنن. وقتی پدر و مادر اونها رو ترک میکنن، به شدت ناراحت میشن و گریه و زاری میکنن. وقتی آنها برمیگردن هم همچنان گریه میکنن و به راحتی نمیشه اونها رو آروم کرد. حتی ممکنه در کنار گریه، جیغ و داد کنن و انها رو بزنن و یا چنگ بگیرن و هل بدن.
دلبستگی آشفته سردرگم
این بچهها هنگام بازگشت دوباره پدر و مادر، رفتارهای متضادی از خودشون نشون میدن. ممکنه در حالی که والد اونها رو بغل کرده، روی برگردونن و خیلی ابراز هیجان و احساسات نکنن.
اضطراب جدایی
بالبی معتقده که دلبستگی با ترس از غریبه مشخص میشه. حدود 8 تا 10 ماهگی نوزاد برای اولین بار در مقابل غریبه گریه و زاری میکنه و وقتی مادر برگرده، بهش میچسبه و به اون پناه میبره. اما گاهی وقتها ممکنه این اضطراب جدایی، برای کودک باقی بمونه و تا سالهای سال همراه کودک باشه. بالبی بیان میکنه به این دلیله که افراد مراقبت کنندهی کودک، نتونستن به موقع نیازهای اون رو برطرف بکنن. کودک هر زمانی که احساس نیاز به والدینش رو داشته، اونها رو در کنار خودش ندیده بنابراین از داشتن یک رابطهی گرم و صمیمی محروم میشه. درواقع تجربهی یک دلبستگی ناایمن، باعث میشه اگر از مراقبتکننده دور بشن، به سختی بشه اونها رو آروم کرد و واکنشهایی مثل چسبندگی، خشم و افسردگی از خودشون نشون میدن.
پیامدهای اختلال اضطراب جدایی
اگر این اضطراب جدایی تا سالها بعد ادامه پیدا بکنه، برای فرد دردسرهای زیادی به همراه داره. مخصوصا زمانی که فرد میخواد وارد محیطی دور از خونواده، یعنی مهدکودک و یا مدرسه بشه، بیشتر خودش رو نشون میده. مشخصهی اصلی این اختلال اضطراب جدایی ناهمخوان با سن هست. این بچهها از رفتن به مدرسه اجتناب میکنن و به بهونههای مختلف سعی میکنن مدرسه رفتن رو کنسل کنن. یا اگر به مدرسه رفتن، مدام گریه می کنن و منتظر هستن به خونه برن. حتی گاهی وقتها تلاش میکنن با خونه تماس بگیرن و برای همین به بهونههای مختلف از معلم و مدیر میخوان که شماره ی خونشون رو بگیره تا با پدر و یا مادرشون صحبت کنن.
درمان خانگی
راه حلهای زیادی برای کمک به کودکان دچار اضطراب جدایی در منزل وجود داره در ادامه برخی از این راهحل ها را برای شما بیان میکنیم:
همدلی
همیشه سعی کنین پیش از این که کودک خود رو سرزنش کنین و یا اون رو نصیحت کنین، با اون همدلی کنین. همدلی درواقع به این معنی هست که شما سعی میکنین مسئلهی کودک رو از دریچهی نگاه اون ببینین. به احساسهای اضطراب جدایی کودک، گوش بدین و بهش بگین که متوجه هستین که چه حس بدیه و واقعا آدم رو ناراحت میکنه.
دو گزینهای
یادتون باشه که همیشه راه حلهای دو گزینهای مناسبتر از وقتی هست که شما یک گزینه به کودک میگین و اون هم مجبور میشه که انجامش بده. به عنوان مثال به جای اینکه به کودک بگین که تو باید به مدرسه بری فقط همینی که من میگم، اون بیشتر احساس تنش و اضطراب میکنه. انگار از احساس اضطراب جدایی هم، احاس اضطراب میکنه. به جای اون بهش بگین، بهتره شما به مدرسه بری و من توی خونه منتظر برگشت شما میمونم. اما اگر مشکلی برات پیش اومد، میتونی با من تماس بگیری.
آمادگی
قبل از اینکه کودک به سن مدرسه برسه، احتمالا شما متوجه این اضطراب جدایی در فرزند خودتون شدین. سعی کنین به مرور، شرایطی رو فراهم کنین که کم کم کودک شما فضا بیرون از خونه رو هم تجربه بکنه. به عنوان مثال با روزی نیم ساعت شروع کنین. کودک رو در کلاس فوق برنامه و یا مهدکودک، ثبت نام کنین، و اجازه بدین روزی نیم ساعت فرزند شما با محیط بیرون و دور از شما ارتباط بگیره. تجربهی گام به گام جدایی، بسیار کمک بیشتری به فرد برای جداییهای طولانی مدت میکنه. خیلی مهمه که بعد از برگشتن کودک، تشویقش کنین و برای فعالیتهای بیرون از خونه ترغیب و حمایتش کنین. تا به مرور با اضطراب جدایی دست از سر کودک شما برداره.
درمان
اگر که همهی راهحلها رو امتحان کردین و نتیجهبخش نبود، مراجعه به درمانگر، ضروری میشه. درمانگر با توجه به شرایط ویژهی کودک، تلاش میکنه تا اضطرابهای اون رو کم بکنه و به مرور کودک رو برای حضور بدون اضطراب جدایی در بیرون از خانه، آماده بکنه. ممکنه از خانواده درمانی و گروه درمانی استفاده بکنه و یا راه حلهای درمان فردی مثل سی بی تی و دارو رو برای فرد در نظر بگیره.
سخن آخر
اضطراب جدایی و دلبستگی ناایمن، دو موضوعی هستن که بسیار درمورد کودکان اهمیت داره و با هم پیوستگی خاصی هم دارن. سن نوزادی، برای فرد سنی هست که سبک دلبستگی که برای کودک پیش میاد، زندگی آیندش رو تحت تاثیر قرار میده. بنابراین، در صورتی که فرد تجربه سبک دلبستگی ناایمن رو داشته باشه، دچار اضطراب جدایی میشه و بنابراین فرد رو دچار مشکلات زیادی در زندگی روزمرش میکنه. در این مقاله تلاش شد تا به سبکهای دلبستگی اشارهای بشه و همینطور گریزی نیز به راهکارهای خانگی برای درمان این اضطراب زدیم. البته اگر هیچ کدام از این راه حلها جوابگو نبود، طبیعیه که باید به یک روانشناس مراجعه کرد و برای درمان، از کمکهای تخصصی او، بهره برد.
من، فاطمه مرادی، کارشناس ارشد روانشناسی کودک و نوجوان کنار شما هستم تا رابطهی بهتری با فرزندان خود داشته باشید.