همهی بچهها به اقتضای سن کودکی، ممکنه که شیطنتهایی بکنن، مادر و پدر و یا خواهر و برادرهاشون رو اذیت بکنن و برای کسی دردرسری بوجود بیارن. اما بعضی از بچهها دیگه از اذیت و آزار عادی گذشته. اونها سابقهی زیادی دارن در اذیت کردن بقیه، آسیب زدن به دیگران، کوچیک شمردن حقوق بقیه و قوانینی که وجود داره. حتی گاهی ممکنه این بچهها تا سر حد ارتکاب به قتل و یا دزدی هم برسن. اما چطور میشه تمایز داد که بچهها به اختلال سلوک مبتلا هستن و یا فقط شیطنتهای عادی بچگیه؟
انواع اختلال سلوک
اختلال سلوک بر اساس اینکه در چه سنی اتفاق میوفته، به سه دسته تقسیم می شه که شروع در دوره کودکی، شروع در نوجوانی و شروع نامشخص از انواع مختلف اختلال سلوکه.
شروع در کودکی به ابتلا به اختلال سلوک در زیر ده سالگی گفته میشه. شروع نوجوونی، ابتلا به این اختلال در نوجوونی هست وشروع نامشخص برای زمانی هست که مشخص نیست علائم در کودکی به چه زمانی برمیگرده.
علائم اختلال
کودکان اختلال سلوک، معمولا تکانشی هستن و دست به کارهایی میزنن، بدون اینکه عواقب اون کار رو در نظر داشته باشن. اونها احساسات دیگران رو در نظر نمیگیرن و براشون مهم نیست که رفتار اون ها چه تاثیری روی بقیه داره. بچههایی که برچسب اختلال سلوک برای آنها صدق میکنه، معمولا کودکانی هستن که کنترلشون خیلی سخته چراکه به طور کلی میتونیم بگیم اونا کودکانی هستن که از هیچی نمیترسن. حتی قوانین و عواقب سختی که قانون برای اونها در نظر گرفته هم قادر نیست اونا رو کنترل کنه. این اختلال علائمی داره که در ادامه به اونها اشاره میکنیم.
چند مورد از علائم این اختلال رو در ادامه اشاره میکنیم.
1- پرخاشگری نسبت به حیوانات و افراد
آنها معمولا شروع کننده دعوا هستن. افراد دیگه رو با چاقو و یا سلاحهای دیگه تهدید میکنن. ممکنه دست به ضرب و شتم دیگران بزنن و یا اونها رو بترسونن و از لحاظ روحی به اونها آسیب بزنن. نسبت به حیوونها خشن هستن و ممکنه بدون هیچ دلیلی به اونها آسیب بزنن و حتی اونها رو بکشن. هیچ بعید نیست که بشنوین مبتلایان به اختلال سلوک، دیگران رو مجبور به برقراری رابطهی جنسی میکنن.
2-تخریب اموال
آنها ممکنه عمدا و به قصد آسیب آتشی روشن کنن و بخوان که به دیگران آسیب وارد بکنن. اونها از عمد وسایل دیگران رو خراب میکنن و یا میدزدن و به اونها آسیب میزنن.
3-سرقت و دروغ
مبتلایان به این اختلال، معمولا به زور وارد خونه یا ماشین بقیه میشن و دست به دزدی میزنن.
برای به دست آوردن چیزی که میخوان معمولا دروغ میگن.
اشایی که معمولا ارزش چندانی هم ندارن رو میدزدن به نحوی که صاحبش، به هیچ عنوان متوجه نمیشه.
4-نقص قوانین
با شروع سن 13 سالگی، بسیار اتفاق میوفته که بدون اجازه و اطلاع خونواده، افراد مبتلا به این اختلال، شبها بیرون از خونه میمونن.
هنگام زندگی با والدینشون، دست کم دو بار از خونه فرار کردن یا یک بار برای مدتی طولانی از خونه فرار کردن.
معمولا از مدرسه فرار میکنن و علاقهای به درس خوندن در اونها دیده نمیشه.
شدت علائم اختلال سلوک
علائم این اختلال میتونه خفیف، متوسط و یا شدید باشه.
علائم خفیف
اگه فرزند شما علائم خفیفی داشته باشه، به این معنیه که علائمی از اختلال رو داره که قابل تشخیص به اختلال سلوک هست، ولی شدت کمی داره و آسیبی که به دیگران وارد میکنه نسبتا جزئی هست. مسائلی که در این دسته از از بچهها وجود داره بیشتر شامل دروغگویی، ترک تحصیل و بیرون موندن از خونه هست.
متوسط
اگر کودک تشخیص علائم متوسط را دریافت کنه، به این معنیه که آسیبهای نسبتا جدی به دیگران وارد میکنه و متحمل خسارتهای زیادی به افراد میشه. مشکلات متعددی مثل سرقت و تخریب اموال دیگران از کارهاییه که به کرات اونها انجام میدن.
شدید
کودکان با دریافت تشخیص این اختلال شدید، خسارتهای جدی به دیگران وارد میکنن و مشکلات و صدمات قابل توجهی رو به دیگران میزنن. تجاوز، استفاده از سلاح و تهدید دیگران و ورود غیر قانونی به خونه و ماشین دیگران رو شامل میشه.
تشخیص اختلالات سلوک
تشخیص این اختلال در کودکان باید توسط یک روانشناس یا روانپزشک انجام بشه. اونها برای تشخیص این اختلال، الگوهایی رو در کودک بررسی میکنن. برای تشخیص باید حداحقل سه مولفه از مولفههای اختلال سلوک رو داشته باشه و یکی از اونها رو کودک در شش ماه قبل تجربه کرده باشه.
روابط اجتماعی
کودک دچار اختلال سلوک، معمولا در اجتماع، با دیگران رابطهی محدودی داره و به طور کلی کاری به کار دیگران نداره. این رفتارها، رفتاری نیست که یه بار به طور اتفاقی در فرد اتفاق افتاده باشه، بلکه شیوهی رفتار همیشگی کودکه. برای ارزیابی این ویژگی، باید از دیگر افراد مرتبط با فرد مثل دوستان، همکلاسیها، معلم و والدین او نیز سؤال کرد.
نداشتن پشیمانی یا احساس گناه
فرد از کارهای اشتباهی که انجام میده به هیچ عنوان ناراحت نیست. برای اون هیچ اهمیتی نداره که فردی رو اذیت کرده و الان دچار درد و یا آسیبی شده. او به هیچ وجه بعد از نقص قوانین، ناراحتی احساس نمیکنه.
همدلی
احساسات دیگران رو نادیده میگیره و براش اصلا اهمیتی نداره که فردی ناراحت باشه. به طور کلی توجهی به احساس دیگران و نتیجهی رفتار خودش بر دیگران، نداره.
مسئولیتها و عملکرد
معمولا به وظایف خودش در مدرسه توجهی نمیکنه و اهمیتی نمیده که عملکرد خوبی داشته باشه. اما وقتی با نتیجهی نامطلوب اون مواجه شد، دیگران رو مقصر میدونه.
علتهای اختلال سلوک
عوامل مختلفی چون عوامل ژنتیکی و محیطی میتونه باعث ایجاد این اختلال بشه.
عوامل ژنتیک
آسیب به لوب پیشانی با ابتلا به این اختلال مرتبطه. لوب پیشانی، مهارتهای شناختی مثل حل مسئله، حافظه و تنظیم عواطف رو بر عهده داره. اختلال در لوب پیشانی این افراد باعث میشه که نتونه تشخیص بده که کارهایی که انجام میده، چه عواقبی برای آیندش داره. توانایی یادگیری تجربیات منفی گذشته رو نداره. این اختلال در لوب پیشانی ممکنه فرد به ارث برده باشه و یا ممکنه در اثر ضربه آسیب دیده باشه.
محیط
عوامل محیطی متعددی ممکنه باعث ایجاد اختلال سلوک بشه به عنوان مثال:
سواستفاده جسمی و روانی کودک
کودکی که در معرض خشونت طولانی مدت قرار میگیره، مستعد این اختلال میشه.
تربیت غلط
اگه شیوههای تربیتی والدین اشتباه باشه و از تنبیههای خشن استفاده کرده باشن، باعث تقلید کودک از اونها، و مبتلا شدن به این اختلال میشه.
فقر و مشکلات خانوادگی
یکی از بزرگترین علتهای محیطی در این اختلال، فقر و مشکلات اقتصادیه. علاوه بر اون، والدینی که از مواد مخدر و یا الکل استفاده میکنن، بیشتر احتمال داره که به اختلال سلوک مبتلا بشن.
درمان اختلال سلوک
درمان اختلال سلوک بسیار مهمه چراکه میتونه زمینهساز اختلالات دیگهای مثل اختلال افسردگی و دو قطبی بشه. در درمان این اختلال، سن فرد و علائمی که داره مهمه. درمان این کودکان به طور کلی دشواره چرا که اونها هیچ اعتمادی به بزرگ سالان ندارن و این خود روند درمان رو دچار مشکل میکنه.
1-درمان فردی و خونوادگی
درمان این اختلال با رویکرد رفتاری شناختی همراهه. برای اینکه هم فرد متوجهی افکار اشتباه خودش بشه و هم اینکه بتونه رفتارهای تکانشی و مخربش رو کنترل کنه. البته درمان فردی زمانی اثرگذارتره که با همراهی خانواده باشه و بنابراین خانواده درمانی هم بسیار اهمیت داره.
2-گروه درمانی
از گروه درمانی میشه برای کمک به کودکان دارای این اختلال استفاده میشه که میتونه در بهبود مهارتهای رفتاری و بین فردی کودک استفاده بشه
3-حمایت مدرسه
یکی از بخشهای مهم درمان اختلال سلوک همراه شدن مجموعهی مدرسه برای درمان اختلال سلوک بچههاست. این گروه افراد حامی شامل مشاوران مدرسه، مددکاران، معلمان و مربیان میشه. با همراهی این افراد، برای کودکان دورههای آموزشی تدارک دیده میشه میتونه به اونها در بهبود رفتارهاشون کمک کنه.
4-دارو درمانی
معمولا برای درمان این اختلال بچهها معمولا از دارو استفاده نمیشه. در صورت وجود اختلالهای همزمان با اختلال سلوک، از تجویز دارو برای درمان این کودکان استفاده میشه.
5-تغییر محل زندگی
اگر تشخیص داده بشه که اختلال سلوک در کودک، به دلیل شرایط خانوادگی و بد بودن سرپرست اونه، توصیه میشه که محل زندگی فرد جدا بشه و به مراکز نگهداری از کودکان برسرپرست سپرده بشه. حتی گاهی زندگی در محلهای که شرایط اجتماعی و فرهنگی بدی داره، میتونه باعث تشدید
پیشگیری از اختلال سلوک
روانشناسان معتقدن که افراد با تغییر سبک فرزندپروری خودشون میتونن تا اندازهی زیادی، در ابتلای کودکان به این اختلال موثر باشن. به عنوان مثال والدین باید کمتر از تنبیه، برای تربیت فرزند استفاده بکنه. در مقابل اشتباه فرد خونسردی خودشون رو حفظ بکنن و به جای تنبیه، دنبال راهکاری برای تغییر رفتار کودک خودشون باشن. در عین حال بچهها باید با عواقب رفتارهای اشتباه خودشون مواجه باشن. کاملا برای اونها مشخص باشه که هر رفتاری چه نتیجهای داره. علاوه بر توجه به رفتارهای اشتباه، هنگام انجام کارهای درست و رفتارهای خوب، باید تشویق بشن و به خاطر اون کار ازشون تشکر بشه. هم چنین جامعه با در نظر گرفتن فعالیتهایی که بتونه فقر رو در جامعه کاهش بده و سطح فرهنگ رو در جامعه افزایش بده، میتونه از ابتلای کودکان به این اختلال جلوگیری بکنه.
نتیجهگیری
اختلال سلوک، از اصلیترین اختلالات کودکانه که به دلیل مشکلاتی که علاوه بر خودش، متوجه دیگران هم میشه بسیار مهمه. لازمه که بدونین این اختلال، یک شیطنت ساده نیست و میتونه خسارتهای جدی به اموال و جان دیگران بزنه. این بچهها نه تنها جان و اموال و احساسات دیگران براشون هیچ اهمیتی نداره، بلکه قوانین و مجازات هم هیچ تاثیری روی این افراد نداره. علاوه بر مشکلات خود این اختلال، میتونه زمینه ساز مشکلات دیگهای هم در افراد بشه و به همین خاطر خیلی مهمه که تشخیص داده بشه و به روانشناس مراجعه کنن. روانشناس با توجه به علائم و خصوصیات ویژهی خود فرد، به درمان فردی، گروهی و یا دارو درمانی اقدام میکنه.علاوه بر شیوههای درمان، باید توجه کنیم که پیشگیری، همیشه بهترین گزینه هست. شیوههای فرزندپروری درست و انتخاب محله و محیط مناسب زندگی، میتونه تا اندازهای مانع این اختلال بشه.