یکی از احساسات اصلی که هر انسانی در زندگی تجربه میکنه، ترس هست. این جمله به این معناست که ترس یک حس ضروری و مفید برای انسانه که باعث میشه اون رو از خطرات احتمالی که متوجه اون هستند در امان نگهداره. اما گاهی وقتها این ترس ها از حالت طبیعی خارج میشن و برای فرد دردسرساز میشن. به این صورت که فعالیتهای معمول فرد رو مختل میکنه و او را در زندگی طبیعی خودش دچار مشکل میکنه. در ادامه به مجموعه ای از این ترس ها (تاریکی، تنهایی، مرگ، موجودات خیالی) میپردازیم و شما رو با علتها و راهکارهای ترس های مزاحم آشنا میکنیم.
دلایل ترس از تریکی
یکی از ترس هایی که انسان با آن مواجه میشه ترس از تاریکی یا نیکتوفوبیا هست. این ترس رو عمدتا بچهها تجربه میکنن. شبها بهونه میگیرن، از موندن در اتاق خودشون میترسند و گریه و بیقراری میکنن.
نظریهی تکامل
یکی از دلایل ترس از تاریکی رو میشه از جهت نظریهی تکامل بررسی کرد. انسانهای نخستین، معمولا در شبها، ترس بیشتری رو تجربه میکردن چرا که با تاریک شدن هوا، اونها بیشتر در معرض خطر قرار میگرفتن و بنابراین برای دفاع از خودشون حالت آماده باش میگرفتن و در شبها معمولا احساس نا امنی میکردند.
آسیبها و مرور خاطرات
یکی از دلایلی که میتونه موجب این ترس بشه، شاید آسیبی باشه که فرد در تاریکی متحمل شده و حالا تاریکی برای فرد خاطرهی اون آسیب رو یاداوری میکنه و باعث اجتناب فرد از تاریکی میشه. آسیبهایی مثل تصادف یا مورد سرقت واقع شدن در شب، سواستفادههای جسمی و عاطفی یا سواستفادهی جنسی میتونه علتهایی برای این ترس باشه.
تاثیرات رسانهای
ممکنه کوددک با دیدن فیلمها یا انیمیشنهایی که مناسب سنش نبودن، ناخواسته باعث وجود این ترس های شبانه در خودش بشه. انیمیشنها و فیلمهایی با محتوای جنها و ارواحی که شبها به سراغ خانهها میآید، میتونه ذهن کودک رو برای ترسیدن از شب آماده بکنه. اگر چه به نظر میاد رسانه در همهی ترس ها (تاریکی، تنهایی، مرگ، موجودات خیالی) تاثیرگذار هست.
علائم ترس از تاریکی
افرادی که از تاریکی میترسن، ممکنه یک یا چند تا از علائم جسمی و روحی رو در تاریکی تجربه بکنن. افزایش ضربان قلب، نفس نفس زدن، تعریق، سرگیجه و درد معده از علائم جسمانی هستن که افراد دچار این فوبیا به کرات مشاهده میکنن. علاوه بر این، ترس از تاریکی باعث وجود احساسهایی چون ناتوانی در کنترل خود، احساس نزدیک بودن دیوانگی و احساس از دست دادن هوشیاری میشه.
راههای درمان ترس از تاریکی
شاید بشه گاهی وقتها ترس کودک رو به علتهای محیطی مثل تماشای یک فیلم نسبت داد و گفت به مرور بهتر میشه. اما درصورتی که این ترس ها ادامه دار بشه، نمیشه به امید بزرگ شدن و درست شدن این ترس در کودک، بهبود و سلامت روان کودک رو به تاخیر انداخت و باید به درمانگر مراجعه کرد.
رویکرد شناختی رفتاری
در این رویکرد به فرد کمک میشه که ترس خودش رو از تاریکی بررسی و فکر بکنه و اون رو به چالش بکشونه. بعد از اینکه از فکرهای پشت پرده ی این ترس مطلع شد، سعی میکنه فکرهای جدیدی رو درباره تاریکی جایگزین فکرهای قدیم بکنه و به دنبال اون، رفتاری که فرد در زمان تاریکی داره رو تغییر بده.
مواجه درمانی
طبق این رویکرد، درمانگر کمک میکنه تا با همراهی خونواده، به مرور این ترس رو برای کودک از بین ببره. به این صورت که به مرور و گام به گام کودک با اتاق تاریک تنها بمونه. ابتدا از یک چراغ خواب کوچک در اتاق اون استفاده بشه و بعد مدتی چراغ خواب خاموش و به جای اون به کودک یک چراغ قوه داد تا هر موقع که ترس به سراغش اومد، از اون برای دیدن اتاق استفاده بکنه. همچنین میشه برای دوست داشتنیتر شدن اتاق، اون رو با چراغهای ریسهای یا هر چیزی که کودک رو خوشحال میکنه مثل ستارههای شبنما تزیین کرد تا فضای اتاق حال آرامش بخشی رو برای کودک داشته باشه.
دارودرمانی
درصورتی که میزان اضطراب فرد، به اندازهای زیاد باشه که نشه تا برگزاری کامل جلسات درمان صبر کرد، بری کودک داروهای ضد اضطراب نوشته میشه.
دلایل ترس از مرگ
به طور طبیعی همهی انسانها این ترس رو تجربه میکنن. چرا که مرگ، برای انسانی که میل به جاودانگی داره، میتونه در حکم نابودی و فناپذیری باشه و به این ترتیب به فرد اضطراب زیادی رو تحمیل بکنه. اما چرا عدهای از افراد، ترس از مرگ رو بیشتر تجربه میکنن؟ چه راهکارهایی برای به آرامش رسیدن این افراد وجود داره؟
حوادث و سوانح
در روزگاری که زندگی میکنیم، همه روزه شاهد اخبار و تصاویر دلخراش هستیم. به کرات شاهد دیدن سوانح تصادفها، سیل، زلزله و سایر رخداد های فجیع میشویم که در آن یک انسان جان خود را از دست داده. تماشای این تصاویر و یا گاها مواجهه نزدیک با این حوادث، باعث ایجاد ترس در فرد می شه. اگر فرد تجربه از دست دادن فردی نزدیک در این حوادث را داشته باشه، این ترس را بیش از پیش نیز تجربه میکنه.
بیماری جسمی
معمولا افرادی که بیماری جسمی جدی دارند، نسبت به بقیهی افراد بیشتر نگران سلامت خود هستند و ترس از مرگ در آنها نمود بیشتری داره. آنها مدام ذهنشان با این تفکر که به زودی توان جسمی آنها تمام شده و مرگ به آنها نزدیک میشه، درگیر هستند و بنابراین بیشتر از دیگران، ترس از مرگ رو تجربه میکنند.
سن و جنسیت
افراد در دههی دوم زندگی ترس از مرگ را تجربه میکنند. بعد از آن، هر چه سن فرد بیشتر میشه، از اضطراب او کمتر میشه. بنابراین افراد در سنین میانسالی و پیری معمولا ترس از مرگ کمتری را تجربه میکنند. اگرچه بعضی از افراد، به دلیل اینکه زندگی مورد رضایتی نداشتند، در سنین پیری اضطراب و ترس شدید از مرگ را تجربه میکنند. معمولا جنسیت در ترس از مرگ تاثیری نداشته و افراد به یک میزان ترس از مرگ را تجربه میکنند.
عقاید و باورها
عقاید و تفکرات افراد، نقش زیادی در ترس ها و هیجانات دارد. بعضی از افراد که بر این باور هستند که مرگ، پایان آدمی است بر ترسشان به مرگ اضافه میشه. همچنین بعضیها معتقد هستن که هیچ کس از عالم پس از مرگ خبر نداره. این ندانستن، برای انسان ذاتا کنجکاو، ترس و اضطراب بوجود میاره. اگر چه باید اشاره کرد که بعضی از افراد مذهبی و متدین هم، ممکن است به علت اعتقاد به دنیای پس از مرگ و عذاب و عقوبتها، به طور وسواسگونهای دچار ترس از مرگ بشه.
درد و ترک آشنایان
یکی از دلایل ترس از مرگ، وابستگی انسان به آشنایان و نزدیکانش هست. ترس از از دست دادن آنها، دچار مشکل شدن آنها در نبود آنها و دلتنگی ابدی برای آنها میتونه از دلایل ترس از مرگ باشه.
بعضی از افراد هم البته به دلیل ترس از دردهایی که لحظهی مرگ برای انسان بوجود میاد، از مرگ میترسن.
راهکارهای درمانی ترس از مرگ
برای درمان ترس از مرگی که زندگی انسان رو مختل میکنه، لازمه که به یه روانشناس خوب مراجعه کرد. روانشناس به فرد کمک میکنه تا اندازهای اضطرابش کم بشه به گونهای که از شدت ضربان قلب، سرگیجهها و سردردهای او کم بشه و حال روح و روان فرد بهتر بشه. دارو درمانی، درمان شناختی رفتاری و ریلکسیشن از رویکردهایی است که فرد برای کمک به فرد دچار ترس از مرگ انجام میده. درواقع میتوان گفت این رویکردها در تمامی ترس ها(تاریکی، تنهایی، مرگ، موجودات خیالی) کاربرد دارد.
ترس از تنهایی
همهی افراد به طور معمول دوست دارند در جمع باشند و زمان کمتری را در تنهایی سپری بکنن. اما در عین حال، همهی افراد در زمانهایی تنهایی رو تجربه میکنن و برای ساعتهای تنهایی خود هم، برنامهای میریزن. برای افرادی که دچار مونوفوبیا میشن، حتی تصور تنها بودن میتونه براشون دردناک باشه. اونها در تنهایی اضطراب و وحشت رو تجربه میکنن. ضربان قلبشون بالا میره و تعریق رو تجربه میکنه. حتی گاهی همهی این نشانهها با سردرد و سرگیجه و حالت تهوع و درد قفسه سینه نیز همراه میشه. اگر چه اونها غالبا میخوان که این مشکل رو کتمان بکنن و اغراق میکنن که فقط انسانهای اجتماعی هستن که تنها بودن رو دوست ندارن.
علتهای رایج و درمان مونوفوبیا
ترس از تنهایی علتهای متفاوتی میتونه داشته باشه. بعضی از این علتها مربوط به موقعیتهایی هستن که فرد در کودکی تجربه کرده و حالا به صورت هراس از تنهایی خودش رو نشون میده مثل سواستفادهی جسمی یا جنسی، طلاق یا مرگ یا جدایی طولانی مدت از خانواده و یا بیماری جدی و سومصرف مواد توسط یکی از اعصای خانواده. بعضی از اختلالات دیگه هم میتونه در فرد وجود داشته باشه و مسبب ترس از تنهایی فرد بشه مثل آگورافوبیا یا ترس از قرار گرفتن به تنهایی در موقعیت اجتماعی، اختلال اضطراب اجتماعی، اختلال استرس پس از سانحه، اختلال اضطراب جدایی و وابستگی.
فرد باید مراجعه به روانشناس ماهر و تشخیص علتهای هراس از تنهایی، به سمت درمان این مشکل گام بر داره. روانشناس، متناسب با فرد میتونه از رویکردهایی چون مواجهه درمانی، درمان شناختی رفتاری، مواجهه درمانی و دارو درمانی استفاده و فرد رو درمان بکنه.
ترس از موجودات خیالی
تخیل، قدرت ذاتی همهی انسانها هست که درصورت استفادهی درست میتونه خروجیهای خوبی به همراه داشته باشه. برای مثال، افراد با تخیل، نسبت به آیندهای که هنوز نیامده برنامهریزی میکنن، یک معمار با قدرت تخیل خود به همراه علم و تجربهاش، نقشهی ساختمان رو تصور میکنه و یک نویسنده، داستانهایی با موضوعات مختلف قلم میزنه. اما متاسفانه هر چه انسان بزرگتر میشه، به علت رو به رو شدن با واقعیت، از این توانایی فاصله میگیره و به مرور فراموشش میکنه. با این حساب کودکان، از بالاترین قوهی تخیل برخورداند. شاید به همین دلیل هم از خواندن و گوش دادن به قصههای تخیلی و مواجه شدن با موجوداتی که تواناییهای خارق العاده دارن، یا قیافههای عجیب غریب دارند لذت میبرند و ممکنه در ذهن خودشون با اون شخصیتها همراه بشن. این همراه شدن با موجودات تخیلی و باور کردن آن موجودات برای اونها ترس رو به همراه بیاره. چون باور کردن که اون موجودات وجود داره، گاهی می ترسه از اینکه وارد اتاقش بشه و اون رو اذیت بکنه. چه راهکارهایی وجود داره که در عین اینکه قوه تخیل فرد آسیب نبینه، ترس های اون نیز از بین بروند؟
مبارزه با موجودات تخیلی
تفاوت بین موجودات واقعی و تخیلی رو برای فرزند خودتون توضیح بدین. مثلا وقتی انیمیشن میبینه، از او درمورد فرق حیوونایی که توی انیمیشن هستن و حیوونای واقعی سؤال بکنین. بازی با کلمات رو جدی بگیرین. به اون بگین چند تا کلمه میگم به من بگو کدومشون واقعی هستن و کدومشون نه.. به این صورت کودک خودش، کم کم متوجه موجودات واقعی و غیر واقعی میشه.
مهندسی معکوس
از قوهی تخیل کودک برای مبارزه با ترس تخیلی خودش استفاده کنین. مثلا به اون بگین اگه غوله اومد توی اتاقت چیکار کنیم؟ میدونستی اگه به غولها آب بپاشیم، غولا میمیرن؟ من یه آبپاش بهت میدم که بذاری کنار تختت و هر وقت غول اومد شلیک کنی بهش. یا بهش بگین چیکار کنیم غول نیاد تو اتاقت؟ میدونستی اگه یه تابلوی ورود ممنوع دم در اتاقت نصب کنی هیچ غولی نمیتونه بیاد توی اتاقت؟ به این صورت شما از خود قوه تخیل کودک برای بهبود ترس هاش استفاده میکنین.
از غرقه سازی استفاده نکنین
خیلی از پدر ومادرها، فکر میکنن که اگه بچه یهو با ترسش مواجه بشه، برای همیشه اون ترس ها از بین میرن. برا همین کودکی که خیلی میترسه رو عمدا به زیرزمین یا مکانهای بستهی ترسناک میفرستن تا ترسش بریزه و شجاع بشه. در حالی که این کار نه تنها اوضاع رو بهتر نمیکنه، که ترس کودک رو هم بیش تر قبل میکنه.
کودک رو باور کنید
لازم نیست برای کمک به کودک، واکنشهای تند و جدی بدین مثل اینکه :«نگاه کن در کمدت رو باز کردم هیچی نبود چون تو یه بچهی ترسو هستی و متوجه نیستی که اینا دروغن..» این واکنشها نه تنها ترس کودک رو نمیریزه، بلکه باعث احساس گناه در اون میشه و به این نتیجه میرسه که دیگه هیچ وقت از ترس هاش برای شما حرف نزنه.
نتیجه گیری
ترس، یکی از احساسات اصلی هر انسان و لازمه زندگی او هست. با این وجود دلایل زیادی وجود داره که ترس، شرایطی رو بوجود بیاره که مخل در زندگی اروم اون بشه. ترس انواع مختلفی داره که ترس از تاریکی، ترس از تنهایی، ترس از مرگ و ترس از موجودات تخیلی از انوع آنهاست.
معمولا همهی این ترس ها شرایط جسمانی چون تعریق، افزایش ضربان قلب، درد قفسه سینه و سوزش معده را برای فرد بوجود میاره. دلایل این ترس ها ممکنه متفاوت باشه و دلایلی چون بیماری جسمی، سو استفادههای جسمانی و روحی و حوادث و سوانح طبیعی و غیر طبیعی داشته باشه. اما با این وجود تمامی آنها قابل حل هست. کافیست با یک درمانگر حرفهای راجع به ترس ها (تاریکی، تنهایی، مرگ، موجودات خیالی) مشورت کرد. روانشناس به تناسب هر فردی میتونه از درمان های شناختی، رفتاری و ریلکسیشن برای کمک به او کمک بکنه.