همه ما به این موضوع واقفیم که زندگی جریان بی پایان نیازهایی است که از ازل تا ابد، با آنها روبروییم؛ اما به طور معمول باید بدونیم این نیازها چه تعریفی دارن؟ شامل چه احساساتی هستن؟ ما چطور میتونیم به این نیازها پاسخ بدیم؟ پس در ادامه با فاطمه مرادی روانشناس کودک و نوجوان همراه با ما باشید تا در مورد نیازهای عاطفی اساسی صحبت کنیم؛ همچنین بفهمیم نیازهای فردی ما چه چیزایی هستند و چطور باید برآوردهشان کنیم.
نیازهای عاطفی چیست؟
نیازهای عاطفی، احساسات یا شرایطی هستن که برای احساس شادی و غم، رضایت و نارضایتی، آرامش و تلاطم روحی و امنیت و ناامنی و… به آنها نیاز داریم و بدون آنها احساس پوچی و خلأ می کنیم. پس بدون احساسات، ما به زامبیهایی تبدیل میشویم که به هیچ درک و معنایی در زندگی نمیرسیم. برخی از نمونه نیازها شامل احساس نیاز عاطفی، احساس قدردانی، احساس موفقیت، احساس امنیت و… هستند که برآورده شدن انها برای هر فردی خوشایند است.
همچنین هر فرد نیازهای عاطفی اساسی منحصربهفردی دارد که ممکن است نتیجه تربیت خانواده، جامعه، دین، استعداد ژنتیکی، هویت و عوامل فردی هر کسی باشد. نظریه روانشناسی آبراهام مزلو که در سال 1943 میلادی ارائه شد، توضیح مناسبی برای ارائه نیازهای عاطفی اساسی است که برای همه مردم در سراسر دنیا مشترک هستند. نظریه مزلو بهصورت یک ساختار هرمی است که پیشرفت نیازهای اساسی انسان از آب و غذا در پایین هرم، تا خودشکوفایی در رأس آن، به نمایش گذاشته شده است.
نیاز عاطفی اساسی بر اساس نظریه آبراهام مزلو

1) احساس امنیت
ما به بستر امنی نیاز داریم تا بتونیم زندگی خودمان رو بدون هیچ ترس و نگرانی بیموردی ادامه بدهیم. فضایی که در اون پتانسیلها و تواناییهامون را توسعه بدیم و شکوفا بشیم. قدم اول در پاسخ به هر نیاز عاطفی اساسیاز جمله امنیت، این است که ما فهرستی از چیزهایی که پاسخ نیازهای عاطفی اساسی و احساسات ما رو تحتالشعاع خود قرار میدن، آماده کنیم و سپس اقداماتی که به واسطهاش میتونیم اونها رو تغییر بدیم، مشخص کنیم.
به طور مثال، اگر در مکان و جمعی، احساس ناخوشایند و ناامنی دارید، بهطوریکه دائم احساس معذب بودن در برابرشون دارید و آرامش شما مختل میشه، بهطورجدی تصمیم بگیرید که حضورتون در اون فضا و جمع رو به حداقل برسونید. از ارتباط با افراد سمی اجتناب کنید و دایرهی امنی از افراد رو برای معاشرت و دوستی انتخاب کنید. اگر از اخراج شدن از شغل فعلیتون احساس نگرانی دارید، یا حوزه کاری شما با عواملی روبهرو است که آرامشتون رو تهدید میکنه، چهبسا که ممکنه آرامش بیشتری رو با ترک و تغییر شغل احساس کنید.
2) نیازهای عاطفی اساسی؛ اراده
احساس رضایتی که در زندگی داریم، ارتباط مستقیمی با احساس اراده و هدایت زندگی خودمون داره. این که هر فرد کنترل نیاز عاطفی و زندگی خودش رو به دست بگیره و تصمیمات زندگیش، انتخابهاش و ترجیحاتش بر اساس آنچه که میخواد باشه، حق طبیعی اوست. اگه تابهحال این نیاز عاطفی برآورده نشده، بهتر است با رئیس، شریک زندگی یا خانواده خود در مورد اینکه کجاها باید در کار یا زندگیتون کنترل بیشتری داشته باشید یا مرزهای واضحتری داشته باشید، گفتگوی صریح و روشنی کنید.
وقت این رسیده که زمام زندگیتون رو به دست بگیرید و در این موضوع مهم یعنی “اراده” حساسیت و قاطعیت بیشتری داشته باشید و مرزهای مشخصی رو برای خودتون تعیین کنید.
3) توجه
جلب توجه افرادی که برامون اهمیت دارن و توجه ما به آنها لذتبخش و ارزشمند است؛ اما توجه به خود و علایق و تواناییهایی که داریم، دوست داشتن خود و… در اولویت است. حفظ تقابل در این مورد بسیار اهمیت دارد. به عبارتی پاسخ محبت و توجه، محبت و توجه است. این حق ماست که توجه کسانی که بهشون توجه میکنیم رو داشته باشیم و وظیفه داریم به افرادی که برامون ارزش قائلاند، محبت و توجه کنیم. این رو هم در نظر بگیرید که اگر ما شریک زندگی، عزیزان و دوستانی داریم به این معنی نیست که باید نیازهای آنها رو برای جلبتوجه برآورده کنیم یا آنها نیازهای ما رو برآورده کنند.
فراموش نکنید این مهردوستی و مهرورزی انسان است که در ایجاد و شکلگیری ارتباطاتش دخیل است.
4) عشق
برای اینکه از عشق لبریز بشیم در ابتدا باید یاد بگیریم چطور خودمون رو دوست داشته باشیم. قدم بعدی، ارتباط با دیگران و کسانی است که ما رو دوست دارند. شما باید دوستی، عشق و صمیمیت را تجربه کنید و گذراندن وقت با شریک زندگی، دوستان و… را در اولویت قرار بدید.
همچنین اگر در رابطه عاشقانهی خود احساس تنهایی میکنید و خلأ صمیمیت را حس میکنید، پیداکردن راهی مناسب برای ایجاد صمیمیت عاطفی و درک بیشتر بین شما و شریک زندگیتون رو مورد توجه قرار بدید. چرا که عشق و صمیمیت و درک، مثل زنجیری ما رو بهم متصل میکنه و مهمترین دلیل کنار هم بودن ما است.
5) ارتباط با جامعه
جامعه یعنی من و شما! ما نیاز داریم که با چیزی بزرگتر از خودمون ارتباط برقرار کنیم. ما برای تجربه احساساتی چون رقابت، موفقیت، یادگیری و عملگرایی، فعالیت در کارهای جمعی و … نیاز به حضور در اجتماع و ارتباط مؤثر با جامعه داریم و این مهم یکی از نیازهای عاطفی اساسی ما است. فراموش نکنید که جامعه بخش بزرگی از تربیت و زمان زندگی ما رو شامل میشه و به همین خاطر ارتباط با جوامع مختلف و چگونگی این ارتباط بسیار اهمیت دارد.

6) نیازهای عاطفی اساسی؛ حریم خصوصی
کیفیت و خوب زیستن ذهنی و عاطفی ما مستلزم این است که ما زمان و فضای کافی برای تأمل و یادگیری از تجربیات خود داشته باشیم. برای این امر فقط کافی است، نیم ساعت از روز رو به خلوت با خود اختصاص بدید. به طور مثال پیادهروی کنید یا خودتون رو به یک فنجون قهوه دعوت کنید تا بتونید اتفاقات روز رو بهتر هضم کنید و به طور ذهنی در ارتباط با پیش آمدها آمادهتر باشید. به طور معمول افراد حساستر در مقایسه با دیگران به زمان بیشتر برای هضم کامل اتفاقات نیاز دارن.
7) یک حس از خود یا خودآگاهی
ما نیاز داریم خودمون رو بهتر و قبل از دیگران بشناسیم. هرچند هیچوقت هیچ کسی به درک و شناخت کامل خود و دیگران نمیرسه. اما باید برای بهدستآوردن بخش بزرگی از خودشناسی تلاش کنیم. به همین خاطر میتونیم توجه کنیم، عشق بورزیم و ارزش خودمون رو در پویایی جامعهای که هستیم بدونیم. برای مثال اگر خودشناسی کافی داشته باشیم و از نقاط ضعف و قوتمون آگاه باشیم، میتونیم باقدرت به راهمون ادامه بدیم و حتی در زمینه عاطفی، شغلی و… ارتقا پیدا کنیم و در علاقه و حرفهی خود متخصص بشیم. همچنین در گامی بالاتر، به آموزش، هدایت و مدیریت بخشی از جامعه بپردازیم.
8) موفقیت
برای حفظ اعتمادبهنفس و عزتنفس خود، باید این احساس رو داشته باشیم که در حال انجام کارهای ارزشمند هستیم. ما با بهخاطرآوردن دستاوردهامون در زمینههای مختلف شامل تحصیل، کار، موفقیتها و جوایز یا ترک سیگار، کاهش وزن یا حتی تمامی دوران سخت زندگی که پشت سر گذاشتیم، نشون میدیم که ما با ارزشیم و برای پاسخ به این نیاز عاطفی اساسی تلاش میکنیم.
آن وقت است که به مهارتها و نقاط قوتی در خودمون پی میبریم که باعث عبور از این مراحل سخت زندگی شده و ما رو به فرد موفقی تبدیل کرده که دائماً در پی یافتن چیزهای بیشتر و تعیین اهداف جدید است. پیشنهاد میکنیم مقاله انتظارات واقع بینانه را مطالعه کنید.
چرا باید نیازهای عاطفی را بشناسیم؟
بهخاطر داشته باشید بازی زندگی طوری طراحی شده که پیچیده و گیجکننده باشه و دانستن نیازهای عاطفی اساسی به شما کمک میکنه که بهتر با مشکلات زندگی مقابله کنید. به گفتهی مزلو اگر با شرایطی مثل افسردگی، اضطراب و یا اعتیاد سروکار دارید، در ابتداییترین سطح، ممکنه به این دلیل باشه که یکی از نیازهای عاطفی اساسی شما برآورده نشده. پس گام اول در حل مشکلات زندگی با تشخیص این که “به کدوم یک از نیازهای عاطفی اساسی بیتوجهی شده” شروع میشه.
برای مثال اگر فردی بعد از، از دست دادن شغل خود افسردگی بگیره، ممکنه به این دلیل باشه که موقعیت، استقلال و احتمالاً ارتباط با دیگران رو ازدستداده؛ پس توجه به این نیازهای عاطفی اساسی مؤثرترین و مهمترین راه برگشت به سلامت روان است!
درک نیازهای عاطفی به ما قدرت میده تا بتونیم خودمون رو شاد کنیم و احساس درماندگیمون رو تسکین ببخشیم. ما میتونیم به عدم تعادل در مشاغل، روابط و محیطهامون از منظری منحصربهفرد نگاه کنیم. به جای اینکه فکر کنیم مشکلی در ما وجود داره، میتونیم بپرسیم کدوم نیازهای عاطفی اساسی من برآورده نشده؟
هنگامی که به طور متعادل این نیازها رو برآورده کنیم، متوجه میشیم که قدرت بیشتری در زندگی خود داریم و با رفع این نیازهای عاطفی اساسی، کمککردن به دیگران، ملاقات با دیگران در روابط، مشاغل و جوامع میتونه بسیار لذتبخش باشه.

سخن آخر
ما بهعنوان انسان همونطور که به دنبال آب و غذا هستیم، باید به دنبال تغذیهی روح و نیازهای عاطفی اساسی خودمون هم باشیم. این حق طبیعی ماست که از لحاظ عاطفی تغذیه بشیم و باید به نیازهای عاطفیمون توجه کنیم. همونطور که توقع داریم بقیه، نیازهای عاطفی اساسی ما رو محترم بشمارن، وظیفه ما هم هست که به نیازهای عاطفی دیگران و جامعه احترام بذاریم و به یک درک اجتماعی بزرگ دست پیدا کنیم.