شما در حال مشاهده هستید همدلی و تایید احساسات و ابراز درست احساسات

همدلی و تایید احساسات و ابراز درست احساسات

 همدلی در تعریف راجرز به معنای درک دنیای شخصی طرف مقابل گفته می‌شه. به این معنا که  ترس‌، خشم، اضطراب فرد رو تلاش کنیم همان‌طور که او داره تجربه می‌کنه، احساس کنیم. درواقع همدلی یعنی این‌که به دنیای درونی من وارد بشی و دنیای اطراف من رو همون‌طوری که هست ببینی و تلاش بکنی که بفهمی.

همدلی و تاثیر در ارتباطات

همدلی باعث می‌شه که ما بتونیم ارتباط بهتری با دیگران داشته باشیم. بسیاری از مشاجره‌ها و دعواها، به این دلیل اتفاق می‌افتد که افراد نتونستن با هم به خوبی همدلی بکنند. اگر در روابط افراد بتونن هم‌دیگر را درک کنند و به خوبی همدلی کنن، به ان ها احترام گذاشته می شه و روابط بهتری را در فضای سالم‌تر تجربه خواهند کرد.

موانع همدلی

گاهی وقت‌ها افراد احساس می‌کنند که دارند به خوبی با فرد همدلی می‌کنند درحالی که دارند اشتباهاتی می‌کنند که باعث قطع همدلی می‌شه. در زیر به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم.

نصیحت و راهنمایی

گاه پیش می‌آید که وقتی فردی با ما از احسساتش صحبت می‌کنه، ما بلافاصله برای او سیلی از راهکارها ارائه می‌دهیم. درحالی که فرد تنها می‌خواسته که به احساساتش توجه بشه. شنیدن راهکارها بدون این‌که فرد احساس کرده باشه که درک شده، برای فرد حال خوبی رو رقم نمی‌زنه و از ادامه صحبت کردن با شما پشیمون می‌شه.

سرزنش کردن

 می‌تونیم بگیم بدترین اتفاقی که سد راه مسیر همدلی قرار می‌گیره، سرزنش کردن است. این که‌ فرد شروع به صحبت از اتفاقاتی که برایش افتاده و احساساتی که تجربه کرده صحبت کنه و شما بدون این‌که تلاش کنید وارد دنیای درونی او بشوید، از او انتقاد می‌کنید، گفت‌و گو رو متوقف می‌کنه. او ممکن است دیگه هیچ وقت برای صحبت کردن به شما مراجعه نکنه.

همدلی و تایید احساسات و ابراز درست احساسات

مقایسه کردن

 اگر چه به نظر می‌آید ما کسی رو که از احساساتش صحبت می‌کنه و درد دل می‌کنه، نمی‌رنجونیم وقصد بدی نداریم، اما درواقع گاهی ناخوداگاه باعث رنجش خاطر او می‌شویم. گاه پیش می‌آید برای این‌که بخواهیم به فرد ثابت کنیم که خودش در این شرایط تنها نیست و دیگران هم شرایط مشابه را تجربه کردن و از پسش برآمدند، دست به مقایسه می‌زنیم. مقایسه کردن، در صورتی که ما کاملا هنوز نتونسته باشیم احساسات فرد رو درک کنیم و به او نشون بدیم که متوجه دردش هستیم، فقط شرایط روحی او را بدتر می‌کند.

کوچک یا بزرگ نشان دادن مشکل

 گاهی وقت‌ها ما برای این‌که به فردی که متحمل درد و رنجی شده کمک کنیم، به طور کاملا اشتباهی آن درد و رنج رو کوچکتر از ان چیزی که واقعا هست نشون می‌دهیم. گفتن این‌که چیزی نشده ، مشکل خاصی نیست، واقعا داری برا این غصه می‌خوری، نه تنها به افراد احساس خوبی نمی‌ده، بلکه ادامه ارتباط او با ما را نیز دچار مشکل می‌کنه و باعث بشه که از ادامه صحبت با ما صرف نظر بکنه.

برعکس، ما گاهی نسبت به مشکلی که وجود داره بزرگ‌نمایی می‌کنیم. حتی گاهی افراد همدل، بیشتر از خود فرد برای مشکل پیش آمده بی‌قراری می‌کنند و از آن مشکلی که شاید آن‌قدرها هم سخت نباشه، فاجعه‌سازی می‌کنن.

اهمیت احساسات در همدلی

همه‌ی افراد تا به حال احساساتی چون عصبانیت، ناراحتی، خوشحالی، تعجب و.. را تجربه کردند. اما آیا انسان همیشه به نوع حالت هیجانی که در لحظه داره تجربه می‌کنه آگاهه؟ به عنوان مثال آیا شما همیشه می‌دونین که چرا احساس خوبی ندارید؟ گاهی پیش می‌آید که ادم از حالت‌های درونی خود به خوبی آگاه نیست و نمی‌تونه بگه که الان دلیل خوب نبودن او ترس است یا خشم یا ناراحتی. یکی از علت‌های اصلی که این حالت داره اینه که ما از درونیات خودمون بی‌خبریم، به خودمون و احساساتمون بی توجه هستیم و آن‌ها را به پس ناخوداگاه خودمون سوق می‌دهیم و به آن‌ها آگاه نخواهیم بود.

اگر انسان کاملا به احساسات خود آگاه باشه، در این صورت می‌تونه از دیگران هم انتظار همدلی داشته باشه. به عبارت دیگه، وقتی ما از احساسات خودمون آگاه باشیم، می‌تونیم دیگران رو با آن‌ها هماهنگ کنیم و بخواهیم که ما رو درک کنند. به این ترتیب همدلی و تایید احساسات و ابراز درست احساسات از مفاهیم بسیار مهم در ارتباطات انسان‌هاست.

انوع احساسات

 همه‌ی انسان‌ها خارج از هر ملیت و بافت فرهنگی، دارای چند احساس اصلی هستند که در مواقع مختلف تجربه می‌کنند. احساس غم، احساس شادی، احساس خشم، احساس ترس و احساس شرم. هر کدام از این احساسات از یک مولفه‌ی شناختی یعنی یک فکر بوجود می‌آیند. در واقع در شرایط محیطی و اتفاقات مختلف، تفکری که راجع به آن فکر داریم، احساسی را برای ما رقم می‌زنه.

علاوه بر آن، هر کدام از این احساسات، یک مولفه‌ی هیجانی با خود به همراه داره که در اعمال فیزیکی ما قابل مشاهده هست. خشم، ابروهای فرد را در هم می‌بره، عضلات او را  منقبض می‌کنه، ممکن است تا اندازه‌ای سرخ می‌شه و با تن صدای بالا شروع به صحبت بکنه. در ترس، انسان کمی احساس سردی در نوک انگشتان می‌کنه، لبانش و ته گلو خشک می‌شه و ضربان قلبش بالا می‌ره. کسی که ناراحت می‌شه، گوشه‌ی لبانش به پایین کشیده می‌شه، ممکن است کمی چشمانش حالت ریزتری بشوند و صدای ضربان قلبش را نیز بشنود. در این حالت اشک‌هایش نیز جاری شود.

شرم احساسی است که بیشتر در ارتباطات اجتماعی فرد با آن مواجه می‌شود. رنگ صورتش سرخ می‌شود، تپش قلب می‌گیرد و بدنش ممکن است یخ کند.

به این ترتیب، انسان باید در حالتی از آگاهی از احساسات و هیجانات خودش به سر ببره. اگر احساس عدم خوبی و خوشحالی داشت، پیش از هر چیزی از علت آن از خودش سؤال و در صورت لازم مکتوب بکنه. بعد که تفکر پشت پرده‌ی حال بد را پیدا کرد، هیجاناتی که در حال تجربه‌ی آن‌ها است را شناسایی کنه و به این ترتیب متوجه احساسات خودش بشه. این کار به مرور باعث می‌شه فرد، بدون تفکر خاصی پی به نوع احساسی که در حال تجربه‌ی آن است بشه.

همدلی و تایید احساسات و ابراز درست احساسات

ابراز احساسات

بعد از آن‌که ما به احساسات خودمون آگاه شدیم، لازمه تا آن‌ها را به صورت دست‌نخورده‌ای ابراز کنیم. ابراز احساسات باعث می‌شه که دیگران رو از احساسات خودمون مطلع کنیم. وقتی اطرافیان ما، در جریان احساساتی که در لحظه تجربه می‌کنیم باشند، بهتر می‌تونن با ما همراه بشوند و رفتار و گفتار خود با ما را به تناسب آن در نظر بگیرند. به این ترتیب ابراز احساسات، می‌تونه خود به طور ضمنی دیگران رو برای همدلی با ما آماده بکنه. به این ترتیب هست که مفاهیم همدلی، تایید احساسات و ابراز درست احساسات مفاهیم مرتبط با هم هستند.

تایید احساسات

بعد از این‌که از احساسات مختلف آگاه شدیم و تونستیم در هر لحظه به آن‌ها واقف بشویم، می‌تونیم با افراد دیگ رفتار همدلانه‌تری داشته باشیم. اما باید تلاش کنیم که در مسئله‌ی همدلی، وارد دنیای درونی فرد بشویم. به این ترتیب احساسات فرد رو نسبت به موقعیت‌های خود آن فرد نگاه کرده و بپذیریم. افراد مختلف ممکن است در شرایط یکسان، افکار متفاوت و بنابراین، رفتار و احساس متفاوتی داشته باشند. تایید احساسات فرد، به هر شکلی که باشند، باید برای ما قابل درک باشند. نباید فراموش کرد که همراه همدلی، تایید احساسات و ابراز احساسات وجود دارد و از هم جدا نشدنی هستند.

نتیجه گیری

همه‌ی افراد در شرایط مختلف، نیاز به کسی دارند که احساسات آن‌ها را درک و با آن‌ها همدلی بکنه. همدلی درواقع به معنای رفتن به دنیای درونی فرد و درک احساسات فرد به همان صورتی که او داره تجربه می‌کنه هست. بعضی از رفتارها نا خوداگاه منجر به به هم خوردن مسیر همدلی می‌شوند از جمله نصیحت، مقایسه، سرزنش و کوچک یا بزرگ شمردن مشکل.

یکی از مواردی که در بحث همدلی مهمه شناسایی احساسات و ابراز به موقع آن‌هاست. بعد از آن که از احساسات خود آگاه شد و به خوبی ان‌ها را ابراز کرد، افراد دیگه باید آن‌ احساسات رو به همون شکلی که هست تایید کنن و به این مهم توجه کنن که افراد در موقعیت‌های یکسان می‌توانند احساسات متفاوتی را تجربه کنند. بنابراین تایید احساس فرد در آن موقعیت، اگر چه با احساس ما یکسان نباشد، امری مهم در همدلی است و همدلی را میسر می‌کنه.

دیدگاهتان را بنویسید